فرازی چند از دعای ابوحمزه ی ثمالی
فرازی چند از دعای ابوحمزه ی ثمالی
خداوندا راه طلب به سوی تو را باز می بینم و چشمه های امیدواری را نزد تو پر آب می یابم. آنکه به تو امیدوار است به آسانی از تو یاری می جوید . درهای دعای فریادخواهان به سوی تو باز است. می دانم تو برآورنده ی حاجات امیدوارانی و مراقب احوال پریشان خاطران. می دانم که تضرع به امید کرم تو و تسلیم و رضا به تقدیر تو مرا پاداشی است در برابر بخل بخیلان و بی نیازی از آنچه در دست جهان خواران است. مولای من این از صفات تو نیست که بندگان را گویی درخواست کنند و عطای خود را دریغ فرمایی و حال آنکه تو را بر بندگانت بخشندگی بسیار است و مهربانی تو برایشان پی در پی است. خداوندا کودکی بیش نبودم که مرا به نعمت و احسان خود پروراندی و در بزرگی سربلندم ساختی پس ای پروردگاری که مرا در دنیا به بزرگی و احسانت پرورش دادی و در آخرت به آمرزش و کرم خویش امیدوار ساختی. مولای من شناختم از تو رهنمایم به سوی توست و محبتم شفیع من در پیشگاه تو از رهنمای خود مطمئنم ساختی که تو رهنمای منی و از شفیعم به شفاعت تو آسوده ام. سرور من با زبانی که از بسیاری گناه بسته است تو را می خوانم و با دلی که از خطا کاری در ورطه ی هلاک افتاده تو را می جویم. چون به گناهانم می نگرم بر خود می لرزم و چون به احسان تو می نگرم طمع می ورزم .اگر بر من ببخشایی رواست که بهترین بخشندگانی و اگر عذابم دهی در حقم ستم نکرده ای... پروردگارا مارا به یاد خود مشغول ساز و از خشمت در امان دار و به رحمت خویش از عذابمان رهایی ده. بخشایش خود را روزی ما گردان و از راه بزرگواری با ما به نیکویی رفتار کن و حج خانه ات و زیارت قبر رسولت را نصیب فرما که تو با دلها نزدیکی و دعای مارا اجابت می کنی. آنچه را که از نعمت های نیکو به من بخشیده ای باز مگیر و با بزرگواری خود روزی حلال و پاکیزه عطا فرما. در پناه خود و در سایه ی حمایتت نگاهم دار و پاسد اریم کن. خداوندا ،مرا به توبه ای برانگیز که از فرمانت سر نپیچم و نیکی را آنچنان الهام کن که بدان پردازم. ای خداوند عالم ،تا زنده ام ترسیدن از جزایت را در دلم انداز ....